- ۰۳ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۵
- ۱ نظر
یکیو میشناسم افتخارش اینه که توی آزمون اعزامی معلمهای خارج از کشور قبول شده !!
یکی دیگه رو میشناسم کارشناسی ارشد از یه دانشگاه خیلی معتبر داره ،توی یه روستای دور افتاده داره درس میده؛پشیزی ادعا هم نداره...
کاش منم مثل دومیه بشم...هیچ وقت حسرت درس دادن توی شهر نباشه تو دلم...کاش یادم بمونه که معلم معلمه چه توی روستا چه توی شهر چه ...
پ.ن:درد دل زیاد داشتم...هی نوشتم،هی پاک کردم؛گفتم یه وقت بهت برنخوره داداشم...
خلاصه خدانکنه داستان من و تو رو بنویسن و اسمش رو بذارن "داستان یک معلم رفاه طلب!"